سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در پرستش بی دانش، و دانش بی اندیشه و (قرآن) خواندن بی تدبّر، خیری نیست . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 91 اردیبهشت 10 , ساعت 9:49 عصر

مولود پر برکت

امام محمد بن علی التقی(ع) نهمین پیشوای شیعیان در سال 195هجری در مدینه دیده به جهان گشود[1] مادرش سبیکه نام داشت که از نوادگان ماریه قبطیه به شمار می آمد[2] مهم ترین لقب ایشان جواد بود و در سال 220 هجری در سن 25 سالگی به تحریک معتصم هشتمین خلیفه عباسی و به دست همسرش به شهادت رسید[3]

از نکات جالب توجه در ولادت امام جواد(ع) این است که از ایشان به عنوان مولودی پربرکت یاد شده است ابی یحیی صنعانی می گوید در محضر امام رضا(ع) بودم که فرزند خوردسالش امام جواد(ع) را آوردند فرمود این فرزندیست که بزرگتر و با برکت‏تر از او براى شیعیان ما به دنیا نیامده.[4]

ما در این گذر با بررسی دوران ولادت امام جواد(ع) به دنبال این هستیم که چرا از ایشان به عنوان مولود با برکت یاد شده است؟

در واقع دوران ولادت ایشان یکی از سخت ترین دوران ها برای ائمه اطهار(ع) به شمار می رود چون از طرفی این دوران مصادف بود با خلافت مأمون، یکی از قدرتمند ترین و سیاست مدار ترین خلفای عباسی و از طرف دیگر هم در بین شیعه انحرافات و اختلافات عجیبی به چشم می خورد که از مهم ترین آن ها می توان به فتنه واقفیه اشاره کرد که امام رضا(ع) آن ها و پیروانشان را به اصحاب الحمار تشبیه کرده اند.[5]

اما نکته دیگری که در این بین حائز اهمیت است این که در بین شیعیان خاص حضرت هم زمزمه هایی به گوش می رسید که موجب آزار و رنجش ایشان می شد زیرا که شیعیان بر این عقیده بودند که یکی از نشانه های امام این است که بعد از خود جانشینی دارد که الزاما باید فرزند ایشان باشد و امام رضا(ع) تا سن 44سالگی از هیچ یک از کنیزان و همسران خود صاحب فرزند نشده بودند و این اتفاق زمینه را فراهم کرده بود تا حتی شیعیان خاص ایشان بدبین شده و در امامت او تشکیک کنند.

مسعودی مورخ مشهور شیعه در اثبات الوصیه می نویسد:

از حسن بن بشار واسطى روایت شده که گفت: حسن بن قیامى صیرفى از من درخواست کرد تا از امام رضا علیه السّلام براى او اذن دخول بگیرم، من از آن حضرت اجازه گرفتم، وقتى ابن قیامى در مقابل آن حضرت قرار گرفت گفت: تو امامى؟ فرمود: آرى، گفت: من شهادت می دهم که تو امام نیستى! فرمود: از کجا میدانى که من امام نیستم؟ گفت: از امام جعفر صادق (ع) براى من روایت شده‏ که فرمود: امام نباید بدون فرزند باشد، در صورتى که شما به این سنّ رسیدى و هنوز پسر ندارى!!![6]

این روایت به خوبی نشان می دهد که امام رضا(ع) در چه شرایط سختی قرار گرفته که حتی فرزند دار نشدن ایشان را هم بهانه کردند تا امامت ایشان را زیر سوال ببرند و غبار این فتنه آن قدر غلیظ بود که حتی گریبان خواص جامعه شیعی را هم گرفته بود و فقط در این بین شیعیان واقعی حضرت بودند که از حق ایشان دفاع می کردند یونس بن عبدالرحمن از خواص امام رضا(ع) می گوید:

وقتی موسى بن جعفر (ع) از دنیا رفتند نزد وکلاء حضرت مال فراوانى باقی مانده بود و همین سبب وقف و انکار آنها نسبت به موت ایشان شد چرا که نزد زیاد قندى هفتاد هزار دینار و نزد على بن ابى حمزه سى هزار دینار بود، وقتى امر را چنین دیدم و حقّ برای من آشکار گشت و به امامت امام رضا(ع) واقف شدم سخنرانى کرده و مردم را به طرف آن جناب خواندم وقتى این خبر به گوش آن دو رسید نزد من فرستاده و به من گفتند: اگر مال مى‏خواهى ما تو را از مال بى‏نیاز مى‏ کنیم و هر دو براى من ده هزار دینار ضمانت کرده و گفتند: از این کار خوددارى کن، من از پیشنهاد آنها و اطاعتشان امتناع ورزیده و گفتم: از ائمّه صادقین (ع) روایت به ما رسیده که وقتى بدعتها ظاهر شد عالم باید علمش را ظاهر کند و الّا نور ایمان از او سلب مى‏شود من جهاد در راه امر خدا را در هیچ حال رها نمى‏کنم، ایشان از من سخت ناراحت شده و عداوت با من را به دل گرفتند.[7]

صاحب کفایه الاثر می نویسد:

محمد بن اسماعیل بن بزیع روایت کرد که از امام رضا(ع) سوال شد آیا امکان دارد که امامت در عمو یا دایی باشد امام فرمود نه پرسید در برادر چطور فرمود نه باز پرسید پس امامت در چه کسی قرار داده شده؟ امام فرمود در فرزندم. و این در حالی بود که امام هنوز صاحب فرزند نشده بود.

او در روایت دیگری آورده که عقبه بن جعفر از امام رضا(ع) پرسید اگر خدایی ناکرده اتفاقی برای شما افتاد در حالی که شما هنوز فرزندی ندارید امر امامت چه می شود امام پاسخ داد که صاحب این امر نمی میرد تا این که جانشین خود را می بیند[8]

و روایات دیگری که نشان می دهد شیعیان به صاحب فرزند نشدن امام رضا(ع) حساس شده و به همین خاطر در امر امامت او دچار تردید شدند و میل به گرایش به فرقه های مختلف از جمله وافقیه در آن ها زیاد شد

سرانجام در روز جمعه دهم ماه رجب خداوند این مولود پربرکت را در دامن سبیکه همسر امام رضا(ع) قرار داد تا هم جواب محکمی باشد برای کسانی که فرزنددار نشدن امام را بهانه ای برای انحرافات خود کرده بودند و هم غبار روبی باشد برای شیعیانی که فتنه ها دل آن ها را غبار آلود کرده بود.

صفوان بن یحیى گوید: به امام رضا (ع) عرض کردم: پیش از آنکه خدا امام جواد(ع) را به شما ببخشد در باره جانشینتان از شما می پرسیدیم، و شما می فرمودید: خدا بمن پسرى عنایت می کند اکنون او را به شما عنایت کرد و چشم ما را روشن کرد...[9]

تهیه و تنظیم:

احسان عرب خراسانی


[1] مشهور شیعه ولادت ایشان را در ماه رمضان می دانند هر چند در مقابل روایاتی هم داریم که ولادت ایشان را در روز دهم از ماه رجب ذکر کرده اند. ر.ک اعلام الوری، طبرسی ج2 ص91

[2] المناقب، ابن شهر آشوب ج4 ص377

[3] دلائل الامامه، طبری ص395

[4] کافی، کلینی ج1 ص321

[5] رجال الکشی، ص404

[6] اثبات الوصیة، مسعودی, ص: 217

[7] علل الشرایع, صدوق, ج1 ص235

[8] کفایه الاثر, علی بن خزار قمی, ص279

[9] اصول کافی، کلینی ، ج1 ص321



لیست کل یادداشت های این وبلاگ